ماکت شهید فتحی شقاقی
دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین
توسط عوامل موساد ترور شد و به شهادت رسيد.
شناسه اثر : 4011134
- تضمین اصالت و کیفیت کالا
- ارسال با پست پیشتاز
- تضمین کمترین قیمت
- پشتیبانی ۲۴ ساعته
قیمت محصول:
ارسال رایگان برای سفارش های بالای ۵۰۰ تومان
چنان چه جمع صورت حساب شما بالای ۵۰۰ هزار تومان شود هزینه پست برای شما به صورت رایگان محاصبه خواهد شد.
پرداخت درب منزل
بعد از دریافت سفارش
تضمین قیمت محصولات
کمترین قیمت در سطح اینترنت
امکان مرجوع کردن سفارش
در صورت عدم رضایت
تضمین کیفیت و اصالت
فروش مستقیم از شرکت
ارسال سریع سفارشات
با پست پیشتاز
ماکت شهید فتحی شقاقی
سه سال پس از شكست 1948 اعراب در برابر رژيم صهيونيستي، در سال 1951 م، در اردوگاه رفح واقع در نوار غزه، نوزادي چشم به جهان گشود كه خانواده فقير و متديّن وي، او را «فتحي ابراهيم» نام نهادند. پدرش يك كارگر بود كه در عين حال امام جماعت دهكده «زرنوقه» نزديك «يافا» نيز به شمار ميآمد. خانوادهاش در سال 1948 آواره شد و به نوار غزه مهاجرت نمود.
ابراهيم، ايام نوجواني را در اردوگاه سپري كرد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را طي كرد و با دلي آكنده از كينه مزدوران صهيونيستي ـ مانند بسياري ديگر از جوانان فلسطيني ـ به آزادي فلسطين ميانديشيد. در پانزده سالگي مادرش را از دست داد. وي فعاليتهاي سياسي خود را پس از شكست اعراب در جنگ ژوئن 1967 شدت بخشيد و با شور ايام جواني، در آن مقطع زماني با توجه به اوجگيري گرايشهاي ناصريسم، به شدت تحت تأثير اين گرايشها قرار گرفت و به جمال عبدالناصر به عنوان يك شخصيت و يك رهبر عرب علاقهمند شد.
وي در سال 1966 با همكاري چند تن از دوستانش يك تشكل سياسي را در چارچوب انديشههاي ناصريسم به وجود آورد تا بتواند «فتحي» را شاهد باشد و «شقاقي» در دل دشمن اندازد. اما ديري نپاييد كه اين تشكل در اثر مشكلات و موانع موجود بر سر راه فعاليت آن منحل گرديد. شكست سال 1967 ميلادي، تحول عميقي را در نگرش فتحي شقاقي به وجود آورد. وي در اين باره مينويسد:
«اين شكست مسير حركت جواني را كه خواستار آزادي و بازگشت به وطن اشغال شدهاش بود تغيير داد؛ زيرا براي من قابل تحمل نبود كه شخصيتي چون عبدالناصر شكست بخورد.»
در سال 1967 م بود كه يكي از دوستان فتحي شقاقي، كتاب «نشانههاي راه» از شهيد سيد قطب را در اختيار او گذاشت و اين كتاب در واقع پايه و مايه تأسيس «جنبش جهاد اسلامي» شد. وي در هجدهمين سال بهار عمرش، در سال 1968 م در دانشگاه «بير زيت» در كرانه باختري پذيرفته شد و پس از طي دو سال تحصيل به عنوان معلم رياضيات عازم مدرسه «النظامية» در بيتالمقدس شد.
شقاقي در طي اين دوران به رغم وجود حساسيت شديد و تنش ميان نيروهاي داخل فلسطين، با برخي از گروهها و نيروهاي ملي ارتباط برقرار كرد و در بعضي از فعاليتهاي سازمانهاي ملي و چپگرا مشاركت نمود.
فتحي در سال 1974 براي ادامه تحصيل در رشته پزشكي وارد دانشگاه «الزقازيق» مصر شد و موفق گرديد دكتراي طب اطفال را از اين دانشگاه دريافت كند. حضور فتحي شقاقي در مصر را ميتوان از پربارترين و مهمترين مراحل سياسي و فكري زندگي وي به شمار آورد؛ دورهاي كه از سال 1974 تا 1981 ـ يعني تاريخ اخراج او از مصر ـ به درازا كشيد. در دانشگاه الزقازيق بود كه نطفه يك جنبش واقعگراي اسلامي منعقد گرديد و نخستين هستههاي اين سازمان متشكل از برخي دانشجويان جوان فلسطيني اين دانشگاه به رهبري او شكل گرفت و بعدها اين هسته به قلب فلسطين انتقال يافت و هسته اوليه سازمان جهاد اسلامي در داخل فلسطين ايجاد شد.
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، و به طور دقيق در همين دوران (تاريخ 1979/2/16 م) كتابي از سوي فتحي شقاقي با عنوان «خميني، راهحل اسلامي و جايگزين» نشر يافت كه اولين كتاب نشر يافته در سطح جهان در مورد پيروزي انقلاب اسلامي به زبان عربي بود.
به گفته محمد ابو جهاد (از رهبران جنبش جهاد اسلامي) اين كتاب ـ كه در يك طرف آن عكس امام قرار داشت كه در نوفل لوشاتو زير درخت سيب نشسته بود و در طرف ديگر، عكس شاه قرار داشت كه سرش شكافته شده بود ـ همان شب اول چاپ، تيراژ ده هزار جلدي آن تمام شد و بار ديگر به زير چاپ رفت. دستگاه امنيتي مصر به جرم چاپ اين كتاب، در تاريخ 1979/7/20 م حكم بازداشت دكتر شقاقي را صادر كرد و او را به زندان «القلعة» انداخت و شكنجه نمود. (روزنامه رسالت، شماره 5937). همچنين وي به دليل ديگر فعاليتهاي اسلامي ـ سياسي خود تحت پيگرد دولتمردان مصر قرار داشت و سرانجام به جرم بنيانگذاري جنبش جهاد اسلامي در سال 1980 پس از تحمل چند ماه زندان از خاك مصر اخراج شد و در تاريخ 1981/11/1 وارد سرزمين فلسطين گرديد.
شقاقي بلافاصله پس از بازگشت به فلسطين در نوامبر 1981 به تأسيس هستههاي سازمان جهاد اسلامي در سرتاسر اراضي اشغالي و به خصوص در غزه و كرانه باختري پرداخت و همزمان براي آموزش و تربيت كادرهاي جديدي براي جنبش و ساختن نيروي نظامي و عقيدتي آن اقدام نمود تا اين كه سرانجام فعاليتهاي سياسي وي توجه نيروهاي اشغالگر صهيونيستي را جلب نمود.
اين پزشك جوان كه در آن هنگام در بيمارستان «ويكتوريا» در بيتالمقدس كار ميكرد در سال 1983 به اتهام تشكيل سازمان جهاد اسلامي دستگير و يازده ماه زنداني شد و بار ديگر، در سال 1986 به اتهام تحريك مردم عليه رژيم صهيونيستي و انتقال اسلحه به غزه، به چهار سال زندان و پنج سال حبس تعليقي محكوم شد. زماني كه رژيم صهيونيستي متوجه شد شقاقي از درون زندان نيز فلسطينيان را رهبري ميكند، وي را به همراه برخي از دوستانش ـ پيش از پايان محكوميتشان ـ در تاريخ 1988/8/1 م به جنوب لبنان تبعيد نمود. شايان ذكر است كه خود «اسحاق رابين» وزير دفاع وقت رژيم صهيونيستي دستور اخراج شقاقي از فلسطين را صادر نموده بود.
وي در سال 1995 با گذرنامه جعلي با نام «ابراهيم شاويش» به ليبي رفت تا پيرامون وضعيت آوارگان فلسطيني در مرزهاي ليبي و مصر با سرهنگ قذافي رهبر اين كشور ديدار كند. اما به دليل تحريم هوايي ليبي، وي مجبور شد با كشتي به «مالت» برود و سرانجام در ساعت يك بعد از ظهر پنج شنبه مورخ 1995/10/26 وقتي به هتل «ديپلماتيك» جزيره مالت باز ميگشت توسط عوامل موساد ترور شد و به شهادت رسيد.
شناسه اثر : 4011134
وزن |
0.560 kg |
---|---|
ابعاد |
0.5 × 64 × 180 cm |
جنس چاپ |
استیکر مات / استیکر براق |
جنس ماکت |
چاپ استیکر بر روی کارتن پلاست 5میل |
نگهدارنده ماکت |
میله استیل و پایه شیشه ای |
بسته بندی |
نایلون حبابدار |
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.