در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ کشور بعثی عراق با تهاجمی همه جانبه به ایران حمله میکند. نیروی هوایی عراق در اولین ساعات بعد از ظهر همین روز ۱۰ مرکز مهم نظامی از جمله پایگاههای هوایی ایران را به شدت بمباران میکند و در خیال خود این گونه میپندارد که نیروی هوایی ایران را به طور کامل از بین برده است.
وی در خلال جنگ تحمیلی در بین بعثیون به حسین ماوریک شکارچی ناوهای اوزای عراقی معروف شده بود و برای او و یا پیکرش، جایزه تعیین کرده بودند. شخصی که مهارت او در خلبانی و شلیک موشک ماوریک (نوعی موشک هوا به سطح) در نیروی هوایی شهره بود.
بلافاصله بعد از حمله عراقیها، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران دست بکار شده و ترتیب انجام دو عملیات را در همان روز می دهد که بر اساس آن یکی از عملیاتها با رمز البرز به پایگاه هوایی بوشهر میرسد.
تعدادی از بهترین ها انتخاب میشوند که حسین یکی از آنهاست. ۴ فروند فانتوم مسلح به خلبانی تعدادی از بهترینهای نیروی هوایی از جمله شهیدان: شهید سرلشکر خلبان حسین خلعتبری، شهید سرلشکر خلبان سید علیرضا یاسینی، شهید سرلشکر خلبان داوود اکردای، شهید سرگرد خلبان حسن طالب مهر و تعدادی دیگر از تیزپروازان نیروی هوایی به پرواز درمیآیند.
هدف حسین خلعتبری مکرم، پایگاه شعیبیه در استان بصره بود. با رسیدن به هدف، حسین با مهارت خاصی که در شیرجه زدن با هواپیما دارا بود تمامی اهداف از پیش تعیین شده را بمباران می کند و سالم بازمی گردد.
در روز یکم مهر ماه سال ۱۳۵۹ عملیات گستردهای از سوی نیروی هوایی با نام کمان – ۹۹ آغاز می شود که طی آن ۲۰۰ فروند هواپیما به پرواز درمی آیند و ۱۴۰ فروند از مرز عبور کرده و به عراق حمله می کنند.
در این عملیات باز هم حسین نقش عمده ای دارد. او از پایگاه ششم شکاری به پرواز درآمده و به عنوان فرمانده یک دسته ۸ فروند به بغداد حمله می کند. مانورهای عالی از میان ساختمان ها و پرواز با ارتفاع بسیار پایین او و تعدادی دیگر از خلبانان در شهر بغداد، باعث می شود خبرگزاری ها لب به تحسین از مهارت خلبانان ایرانی باز کنند.
شهید حسین خلعتبری مکرم خود درباره این عملیات گفته است: «اولین ماموریت برون مرزی من به عنوان خلبان، اول مهرماه سال ۵۹ بود. پس از بمباران مهرآباد توسط عراق به ما دستور داده شد بلافاصله با هشت فروند هواپیما به بغداد حمله کنیم. در طول مسیر در هر پنج مایل ما را هدف قرار می دادند و به طرف ما موشک می زدند ولی ما همچنان در دل آسمان پیش می رفتیم تا سرانجام به هدف رسیدیم و پایگاه «الرشید» و «المثنی» را در قلب بغداد در هم کوبیدیم. خاطره جالب من در این ماموریت دیدن یک گنبد طلائی در بخش جنوبی بغداد بود. از طریق رادیو به هواپیماهای همراه گفتم من یک گنبد طلائی می بینم. جناب سرهنگ “محققی” در جوابم گفتند: زیارتتان قبول، آنجا مقبره امام موسی کاظم علیه السلام است.»
در روزهای ابتدایی آذر ماه سال ۱۳۵۹ طبق هماهنگی های به عمل آمده از سوی نیروهای هوایی و دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قرار می شود در روز هفتم آذر ماه، نیروی دریای و هوایی به دو اسکله البکر و الامیه حمله کنند.
روز عملیات فرامی رسد و حسین این دلاور مازنی، به همراه تعدادی دیگر از خلبانان شجاع نیروی هوایی همچون شهید سرلشکر خلبان عباس دوران و شهید سرلشکر خلبان سید علیرضا یاسینی در دل آسمان جای میگیرند. این جاست که حسین کاری می کند که تا مدتها حتی بعد از شهادتش، افسران نیروی هوایی و دریایی عراق از شنیدن نام او لرزه به اندامشان می افتاد.
پرواز آغاز شده و حسین با مانورهای دیدنی، خود را در بهترین موقعیت ها قرار می دهد و یکی پس از دیگری ناوچه های عراقی را غرق می کند. حمله به اچ۳ بی نظیر ترین حمله هوایی و حضور پررنگ حسین خلعتبری مکرم در اواخر سال ۱۳۵۹ با توجه به این که عراق تمامی هواپیماهای ذخیره خود را به دلیل سالم ماندن از حملات تیزپروازان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به مجموعه پایگاه های الولید در نزدیکی مرز اردن انتقال داده بود، نیروی هوایی تصمیم می گیرد که این پایگاه ها را به هر طریق ممکن هدف قرار دهد.
طرح اولیه آماده میشود و تعدادی از برجسته ترین خلبانان نیروی هوایی برای این عملیات انتخاب میشوند و دلیل آن این بود که اگر فرمانده دسته پروازی مورد هدف قرار گرفت، خلبانان حاضر مهارت این را داشته باشند که خود هدف را پیدا و آن را منهدم کنند. پس جمعی از بهترین ها انتخاب شدند که در بین آنها نام حسین خلعتبری نیز به چشم میخورد. سرانجام روز پانزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۰ تعداد ۸ فروند هواپیمای فانتوم از پایگاه هوایی همدان به پرواز درآمدند و با چهار بار سوخت گیری هوایی و طی مسافتی بالغ بر ۱۰۰۰ کیلومتر، پایگاه های الولید را بمباران کردند و همگی سالم برگشتند.
نقش حسین در این عملیات هم خیره کننده بود. در هنگام رسیدن به یکی از پایگاه ها، حسین خلعتبری ارتفاع را زیاد می کند و با شیرجه ای زیبا و مانورهای پی در پی تمامی بمب های خود را بر روی اهداف فرومی ریزد و افتخار دیگری برای خود و میهن عزیزمان خلق می کند.
مدتی از جنگ گذشته بود که خلتعبری برای دفاع از حقوق ایران که درگیر جنگی ناخواسته شده بود، به عنوان نماینده ویژه ایران در دادگاه بینالمللی لاهه حضور مییابد تا در برابر دولتمردان غربى و عربى از حقوق کشور دفاع کند و در این امر خطیر با ابتکار عملى که در آنجا بروز داد، حقانیت ایران را در جنگ ثابت کرد.
با وجود این که مدت ماموریت او در دادگاه لاهه ۲ ماه بود، به همه وعدهها و وسوسههاى سران کشورهاى آمریکا و انگلیس پشت پا زد و ادامه امور را به کاردار ایران در سوئیس سپرد و پس از ۱۵ روز به کشور بازگشت و در پاسخ به این سوال که چرا تا پایان ماموریت در آنجا نمانده، گفته است: نمی توانم شبها و روزها را در سوئیس با آرامش طى کنم در حالی که جنگندههاى دشمن آرامش را از هموطنانم گرفتهاند.
حسین بلافاصله بعد از بازگشت به ایران پروازهای جنگی خود را از سر می گیرد. با توجه به مهارت او در اکثر عملیاتها به عنوان فرمانده دسته پروازی به دفاع از میهن می پردازد. تاسیسات نفتی، یگانهاى دریایی، پل الاماره و پالایشگاه کرکوک بارها توسط او مورد حمله و تخریب قرار گرفت که تنها قسمتی از دلاوری های این مرد بزرگ است.
روز یکم فروردین ماه سال ۱۳۶۴، خلعتبری و ستوان محمدزاده به عنوان شیفت آلرت پایگاه سوم شکاری همدان هستند. ناگهان صدای آژیر بلند می شود و در پایگاه اعلام اسکرامبل (حالت آماده باش) می شود.
حسین خلعتبری مکرم به همراه کمک خود ستوان “عیسی محمدزاده” با یک فروند هواپیمای فانتوم دی با نام رمز سلیمان ۳۱ برای مقابله با هواپیماهای دشمن به پرواز درمیآید و در کردستان در منطقه سقز با دو فروند میگ ۲۳ عراقی و یک فروند میگ ۲۵ عراقی درگیر میشود. او سریعاً به سمت یکی از هواپیماها گردش کرده و به پرواز ادامه می دهد و در ارتفاع ۳۵۰۰۰ پایی یکی از میگ های ۲۳ را مورد هدف قرار میدهد که پس از برخورد موشک، میگ منهدم میشود. در همین حین از ایستگاه های رادار زمینی مرزی به اطلاع خلعتبری می رسانند که یک فروند میگ ۲۵ پی دی، در تعقیب آنها می باشد. در این نبرد که حتی تعقیب و گریز آن نابرابر می باشد، میگ ۲۵ اقدام به شلیک یک تیر موشک r-۴۰ می کند موشک با فانتوم برخورد میکند.
ستوان محمدزاده موفق میشود اجکت کند و به سختی از ناحیه دست راست آسیب می بیند و توسط نیروهای امداد و نجات نیروی هوایی نجات پیدا میکند، ولی سرلشکر خلبان حسین خلعتبری فرصت اجکت پیدا نمیکند و بدین شکل قهرمان جنگهای دریایی برای همیشه خاموش میشود و به معراج ابدی میرود. پیکر مطهرش در میان اندوه انبوه کثیری از مردم منطقه تشییع شده و طبق وصیت خودش در قله میرزا کوچک خان (گلزار چهل شهیدان رامسر) به خاک سپرده می شود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.