شهید صدیقه رودباری در هجدهم اسفند ماه سال ۱۳۴۰در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. روزهای نوجوانیش در سالهایی سپری شد که سرزمینمان در پیچ وتاب روزهای منتهی به پیروزی انقلاب بود. در آن روزها او خود را به خیل عظیم و خروشان ملت می رساند و در تظاهراتها شرکت میکرد و تا صبح نیز به مداوای مجروحان می پرداخت.
آنقدر فعال بودکه در زمان درس و تحصیل بارها او را در پشت بام مدرسه و در حال فعالیتهای انقلابیش می یافتند. روح نا آرامش همواره در پی چیزی ورای خواست ها و آرزوهای یک دختر معمولی بود. انقلاب که شد در مدرسه شان انجمن اسلامی راه انداخت و فعالیتهایش را منسجم تر کرد.خانواده و دوستانش صدیقه را آخر هفته ها در کهریزک و یامعلولین ذهنی نارمک پیدا می کردند.
صدیقه آنها را شستشو میداد و بهشان رسیدگی میکرد. بسیار پر دل و جرات بود. شجاعت و دلیریش به گونه ای بود که نشان می داد به زودی مهر شهادت بروی شناسنامه اش خواهد خورد . پس از انقلاب هیجان، و احساس وصف ناپذیری پیدا کرده بد. احساسی که تا آن زمان مثل خون در رگهایش جاری بود، حالا پر خروش گشته بود و او را از زندگی عادی و روزمره دور می کرد.
از تعلقات دنیوی فاصله گرفته بود و مدام میگفت که نباید در خانه بشینیم و بگوییم که انقلاب کرده ایم، باید که در بین مردم باشیم و پیام انقلاب را به مردم برسانیم. ۵ خرداد سال ۱۳۵۹ از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیتهای جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد. در بانه هر کاری که از دستش برمی آمد انجام می داد. در روستاهایی که پاکسازی می شدند، کلاسهای عقیدتی و قران برگزار می کرد.
شهیده صدیقه رودباری متولد ۱۳۴۰ اولین شهیده جهادسازندگی در ۲۸ مردادماه ۱۳۵۹ به ضرب تیر منافقان کوردل در بانه به شهادت رسید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.